در این یادداشت، به نظریه «ذهنی بودن ارزش» و «چگونگی شکل گیری یک معامله» پرداختهام.
ذهنی بودن ارزش
زمان، شرایط، نوع نگاه، فراوانی یا کمیابی و فاکتورهای بسیار دیگری، موضوعاتی هستند که برروی ارزشگذاری تاثیر دارند.
ذهنی بودن ارزش، به آن معناست که هر کالا و خدمتی، درنظر هرکسی ارزشی متفاوت از دیگری دارد. یعنی ارزش، جزوی از ذات آن خدمت یا کالا نیست، بلکه چیزیست که در ذهن ما ایجاد میشود و درواقع قضاوتیست که هر فرد نسبت به آن کالا یا خدمت دارد.
انسانی که گرسنه است، ارزش بیشتری برای غذا نسبت به کالای دیگری قائل باشد، اما همان که غذا را استفاده کرد و دیگر گرسنه نبود، اولویت و ارزش غذا برایش کم خواهد شد. این تغییر شرایط است که میتواند اولویت ها و ارزشها را در ذهن ما تغییر دهد.
ادامه مطلب